یار مهربان ، نمادی که نظرها را در اصفهان به خود جلب کرد
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۴۸۸۰۷۳
همیشه دوست داشتم یک کتابخانه بزرگ داشته باشم، هربار که پول جمع میکردم به کتاب فروشی میرفتم و یک کتاب میخریدم و روی کتابهای قبلی میگذاشتم.
یکی از آرزوهایم از بچگی این بود که یک فروشگاه کتاب با قفسههای مملو از کتابهای رنگارنگ داشته باشم و روزها را در فضای این کتابفروشی سر کنم، بوی کاغذهای کتاب روحم را نوازش میکرد و هربار سر در صفحات باز کتاب فرو برده و نفس عمیق میکشیدم تا بوی کاغذ وجودم را در بربگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با رویای داشتن اینچنین کتابخانهای قد کشیدم، جوان شدم و دوران جوانی را لحظه به لحظه سپری کردم.
تا اینکه چند روز پیش بود که در یکی از شبکههای اجتماعی فیلمی دیدم از یک کتابخانه شبیه رویاهای همیشگیام!! با همان گلدانهایی که در قفسهها متصور میشدم.
رویایی که به حقیقت پیوسته بود چیزی نبود جز یک کتابخانه بزرگ شهری که به صورت یک نماد و هنر شهری در یکی از خیابانهای اصفهان کار شده بود. جایی کنار یک دیوار طویل پیادهرو در نزدیکی کتابخانهای که دوران جوانی بسیار به آن سر میزدم و کتاب به امانت میگرفتم، خیابان شیخ صدوق، چهارراه وکلا نبش نیکبخت غربی و نزدیک کتابخانه عمومی میرداماد.
با دیدن تصاویر این قفسه بزرگِ کتاب گویی رویاهای گذشتهام مانند فیلم از جلوی چشمانم رژه رفتند، خیلی قشنگ ساخته شده بود، وقتی به کتابهای چوبیاش نگاه میکنی بیاختیار دستت به سمت برداشتن آنها دراز میشود، انگار واقعی هستند، واقعیه واقعی!
خرده عادتها، صفر تا صد، خط در گرافیک، غرور و تعصب، نیایش، کنفوسیوس، شهنواز، قانون جذب، روانشناسی کمال، مثنوی معنوی، دُن کیشوت، اینها برخی از عناوین کتابهای این کتابخانه بزرگ در مقیاس شهری است که شاید دل هر عابری را برای آشتی با این یار مهربان قلقلک دهد.
شاید نوجوانی پس از گذر از این راسته به جای خوردن فست فود با دوستانش دلش بخواهد یک کتاب بخرد و بخواند، شاید جوانی راهش را کج کند به سمت کتابفروشی و کتابی که میخواسته و تا بحال نخریده را از کتابفروش تقاضا کند، شاید مادری هوای کتابهای قدیمیاش که در انبار خانه پدری خاک میخورد به سرش بزند و عصرگاهان به آنجا رفته و گرد فراموشی را از آنها بزداید.
و من به دنبال مسوولانی رفتم که این رویا را برای شهرمان به واقعیت بدل کرده بودند. با کمی پیگیری متوجه شدم بخش زیباسازی شهرداری منطقه ۶ اصفهان این نماد را سفارش داده و ساخته است.
کارشناس زیباسازی منطقه شش شهر اصفهان درباره این طرح هنر شهری با عنوان نماد یار مهربان به خبرنگار ایرنا گفت: طرح کتابخانه شهری ابتدای تیر در خیابان شیخ صدوق چهارراه وکلا نبش خیابان نیکبخت غربی نصب شده است.
میثم ایرانپور افزود: این هنر شهری با متریال چوب و در حاشیه دیوار یک زمین متروکه و بدون استفاده همراه با المانی از اوراق یک کتاب بزرگ مزین به اشعار حافظ ساخته و نصب شده است.
وی طول این هنر شهری را حدود ۴۵ متر در ارتفاع ۲.۵ متر و در مجموع در مساحت ۱۱۰ مترمربع عنوان کرد و افزود: مدت زمان ساخت این طرح یک ماه به طول انجامید.
کارشناس زیباسازی منطقه شش شهر اصفهان درباره عناوین و تعداد کتب موجود در این کتابخانه شهری نیز اظهارداشت: حدود ۲ هزار عنوان کتاب با موضوعات فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، رمان، اقتصادی، تاریخی و متون تخصصی ادبیات در این المان به کار رفته است.
وی بیان کرد: عناوین این کتب با هماهنگی امور کتابخانهها انتخاب و کار شده است.
ایرانپور با بیان اینکه نظر رسانههای اجتماعی و فضای مجازی به این طرح جلب شده است یادآور شد: این هنر شهری قرار است در روزهای آینده نورپردازی شود تا در شب نیز دید و جلوه مناسبی داشته باشد.
عاطفه یکی از عابرانی که از حاشیه نماد یار مهربان میگذشت هم درباره آن گفت: من به دلیل سکونت در این منطقه زیاد از این مکان عبور میکنم، همیشه این مسیر برایم بیروح و کسل کننده بود اما در چند هفته اخیر که نماد کتابخانه نصب شده است با شوق و انگیزه دیدن آن از این پیادهرو عبور میکنم.
او با قدردانی از سازندگان آن بیان کرد: کتاب غذای روح است و دیدن آن هم به ما نشاط و امید به زندگی میدهد چه برسد به خواندن کتاب.
اما علی براتی یک دانشجو که با دیدی موشکافانه به بررسی دقیق عناوین کتابهای موجود در این قفسهها میپرداخت گفت: دیدن این کتابخانه مرا سر ذوق آورده تا جایی که تصمیم دارم روزانه حتی اگر شده برای چند دقیقه مطالعه کنم، خیلی از این عناوین کتابها را شنیده بودم اما هنوز نخواندهام و تصمیم گرفتم به مرور آنها را تهیه و مطالعه کنم.
این جوان افزود: کاش در این محیط یک سری نیمکت و سایهبان هم برای نشستن و مطالعه نصب میشد تا در همین فضای شاد و دلنشین برای دقایقی عابران به مطالعه بپردازند.
برخی نتایج تحقیقاتی دانشگاه اصفهان نشان میدهد تنها پنج درصد از جمعیت جامعه ترجیح میدهند اوقات خود را با مطالعه پر کنند. حال باید دید این بیمیلی به مطالعه به دلیل نبود انگیزه در افراد جامعه برای مطالعه است یا گرانی کتاب و یا دشواری دسترس به کتابهای امانی.
برچسبها شهرداری اصفهان اصفهان کتابمنبع: ایرنا
کلیدواژه: شهرداری اصفهان اصفهان کتاب شهرداری اصفهان اصفهان کتاب یک کتابخانه یار مهربان هنر شهری یک کتاب کتاب ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۴۸۸۰۷۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سرنوشت «تلخ» کارخانهای که «موزه» نشد/«ریسباف» فقط «دست به دست» میشود!
خبرآنلاین اصفهان- فاطمه کازرونی: کارخانه تاریخی «ریسباف» حدود ۱۰ سال است که میان نهادهای مختلف دست به دست می شود، هر بار خبر از واگذاری این کارخانه به یک ارگان برای تبدیل شدن به موزه به گوش می رسد و خبر در خبرگزاریها تا سال بعد منجمد می شود؛ با این رویه سالهاست فقط خبر تبدیل این کارخانه را به موزه می شنویم، ساختمان کارخانه هر روز فرسوده تر میشود؛ اطراف آن ساختمانهای تجاری بالا میرود و هر کلنگِ بر زمین، زخمهای بر دل این کارخانه کهنه می شود که همچون خرابه ای اما هنوز پابرجاست.
تاریخ پر فراز و نشیب کارخانه ریسباف
نخستین باری که برای تهیه گزارش درارتباط با کارخانه ریسباف، تا این بنای تاریخی، پیاده راه پیمودم را به خوبی به یاد می آورم؛ ظهر یک روز گرم تابستان بود و من فاصله خانه تا این کارخانه تاریخی را زیرسایه سار درختان چناری که تنه آنها ترمیم شده اما هرگز تبر بر پیکر آنها رد نابودی بر جای نگذاشته بود گام برمی داشتم اما امروز که در «هفته فرهنگی اصفهان» تا کنار این کارخانه از خیابانهای «نصف جهان» گذر میکنم، چشمانم چیزی از «فرهنگ و تاریخ» نمیبیند به جز جای خالی بیش از ۳۰۰ درخت در منطقه یک اصفهان که به عنوان میراث «شیخ بهایی» دیگر اثری از آنها موجود نیست و خستگی تمام ناشدنی که از تن کارخانه تاریخی ریسباف در زیباترین و قدیمی ترین خیابان جهان، شره میکند!
سال ۹۳ بود که طی مراسمی که با دعوت معدودی از خبرنگاران برای بازدید از این کارخانهی در تملک بانک ملی برگزار شد، از «ریسباف» خسته عیادت کردیم و مسئولان از استاندار و شهردار وقت اصفهان تا رئیس و غیره سخنها از پروژه پرافتخار تبدیل این کارخانه به موزه گفتند، ما دیدیم، شنیدیم، نوشتیم و امیدوارانه منتظر ماندیم تا سال ۹۶، یعنی سالی که نام کارخانه ریسباف اصلا از دهن مسئولان در سخنرانی های مختلف نمی افتاد، آن سالها گویی انتظار اصلا سخت نبود و شور ابتدای جوانی رویای موزه دار شدن اصفهان را این همه دور از دسترس نمی پنداشت.
زنجیره ای تمام نشدنی از ادعای دلسوزی برای ریسباف
۱۱ اردیبهشت ماه سال ۹۶ که رسید ابوالفضل قربانی عضو شورای اسلامی شهر اصفهان پس از مدتها بار دیگر سخن از «ریسباف» به زبان آورد و در ارتباط با حوزه تفکیک زمینهای مربوط به پشم ریس، ریسباف و شهرضای جدید به عنوان مرغوبترین زمینهای شهر اصفهان صحبت کرد و تذکر داد که باید مشخص شود این زمینهای در تصدی چگونه و به چه کسانی واگذار شده است.
وی تصریح کرد: ضروری است که مشخص شود که شایعاتی که این روزها در خصوص واگذاری تعدادی از پلاکهای این زمینهای تفکیک شده به برخی از شهرداران مناطق و مسئولان صحت دارد یا خیر.
۲۳ آذرماه همان سال، قدرت الله نوروزی شهردار اصفهان در هفتمین کنفرانس بین المللی توسعه پایدار و عمران شهری خواستار واگذاری این کارخانه به شهرداری شد و عنوان کرد: در صورت واگذاری این مکان به شهرداری می توان طرح های خدماتی برای استفاده از فضای موجود در آن را اجرایی کرد.
وی افزود: فضاهایی مانند کارخانه ریسباف اصفهان ظرفیت به کارگیری برای همه اقشار از شهروندان تا دوستداران هنر و میراث فرهنگی را دارد.
خرید کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان
نکته جالب اینکه ۲۸ آذرماه همان سال به فاصله یک هفته از صحبتهای شهردار اصفهان، سرپرست شرکت عمران و بهسازی شهری ایران از خریداری کارخانه تاریخی ریسباف اصفهان به قیمت ۲۰۷ میلیارد تومان آن هم به عنوان بنای غیر تاریخی خبر داد!
هوشنگ عشایری در ادعایی عجیب عنوان کرد که ریسباف اصلا کارخانه تاریخی نیست! و تملک این کارخانه قدیمی با موضوع احیای بافت تاریخی متفاوت است و آن را در راستای اجرای یکی دیگر از وظایف شرکت عمران و بهسازی مبنی بر «اصلاح نقاط ناهمگون شهری» و با هدف تغییر جریان مدیریت شهری خریداری کرده اند چرا که ریسباف بنای تاریخی نیست!
ریسباف به جای موزه، کاربری کارخانه نوآوری گرفت!
خرید این کارخانه توسط شرکت عمران و بهسازی شهری ایران نیز پایان این ماجرا نبود و سال ۹۸، اتفاق عجیب دیگری افتاد، کارخانه ای که سالها توسط استانداران مختلف اصفهان کاربریها مختلف برای آن ذکر شده بود، در نهایت به دلیل عدم توافق مناسب با بخش خصوصی و به دلیل واقع شدن در یکی از تجاریترین نقاط اصفهان سالهاست خاک بی تدبیری میخورد به جای کاربری موزه نام کارخانه نوآوری گرفت.
سیدحسن قاضی عسگر سرپرست هماهنگی امور اقتصادی استانداری اصفهان، بهمن ماه سال ۹۸ این خبر را عنوان کرد و گفت: پس از سالها بحث بر سر احیای کارخانه ریسباف، در نهایت تصمیمات لازم برای احیا این کارخانه به عنوان کارخانه نوآوری اتخاذ شد.
وی ادامه داد: توجه به اینکه «ریسباف» یکی از بقایای باقیمانده از صنعت نساجی اصفهان است تصمیم گرفتیم این کارخانه را به مرکز نوآوری در شهر تبدیل کنیم تا به رشد کارآفرینی و صنایع خلاق کمک شود.
و اما.....
«ریسباف» و زمانی که در تقویم مسئولان جایگاهی ندارد
بازهم عقربه های ساعت از سال ۹۸ چرخیدند و زمانی دراز گذشت، زمانی که انگار در تقویم برخی مسئولان هیچ معنایی ندارد، میراث فرهنگی اصفهان چندین مسئول عوض کرد، استانداران و شهرداران اصفهان تغییر کردند و فرجی حاصل نشد، سال ۱۴۰۰ یک بار دیگر دوستداران اصفهان و دغدغهمندان طی نامهای به وزیر میراث فرهنگی کشور و استاندار اصفهان خواستار حفظ و احیای ساختمان تاریخی ریسباف اصفهان شدند و این سرنوشت عجیب همچنان ادامه داشت!!
گویی قصه ریسباف ادامه داشته و دارد؛ داستان تکراری واگذاری کارخانه از سال ۱۴۰۰ تاکنون نیز تغییر اساسی را تجربه نکرد تا اینکه خردادماه سال ۱۴۰۲ یک تیتر تکراری از نور صالحی رئیس شورای شهر اصفهان، دوباره به یادمان آورد که «کارخانه ریسباف همچنان بلاتکلیف است»!
جالب اینکه با چند روز فاصله از آخرین یادآوری رئیس شورای شهر یعنی ۲۵ خردادماه ۱۴۰۲، رضا مرتضوی استاندار اصفهان باز هم خبر از واگذاری مجدد این کارخانه به وزارت میرث فرهنگی برای احداث موزه ملی اصفهان داد و گفت: موضوع تبدیل کارخانه ریسباف به موزه اصفهان در کمیسیون حقوقی و قضائی هیئت دولت مطرح و مورد پیگیری قرار گرفت و طبق این مصوبه حق بهرهبرداری زمین کارخانه، از وزارت اقتصاد به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی جهت احداث موزه بزرگ اصفهان واگذار شد.
انتظار به سر رسید؛ کارخانه دوباره به دست شهرداری رسید!
بدین ترتیب کارخانه آذرماه همان سال به میرث فرهنگی واگذار شد اما اکنون و پس از گذشت حدود یک سال از وعده استاندار اصفهان برای گشوده شدن درب این کارخانه به روی مردم و پس از تنها ۵ ماه از تحویل کارخانه به میراث فرهنگی بار دیگر خبر رسیده که مالکیت ریسباف به شهرداری اصفهان رسیده است، خبری که استاندار اصفهان در نخستین نشست خبری سال جدید با خبرنگاران مطرح کرد.
قرار است با توجه به توافق بعملآمده میان معاونت هماهنگی امور عمرانی استانداری، شهرداری اصفهان و اداره کل میراث فرهنگی، از فروردین امسال، این مجموعه تاریخی و صنعتی بزرگ اصفهان پس از برآوردهای اولیه و تهیه شرح خدمات، برای انجام عملیات نجات بخشی و ایجاد نمایشگاه فرهنگی و گردشگری در آن در اختیار شهرداری قرار گیرد تا به موزه تبدیل شود!
شاید طبیعی است کارخانه ریسباف اصفهان در یکی از گران ترین مناطق اصفهان قرار دارد، چنین سرنوشت عجیبی داشته باشد، فراموش نمی کنیم که حتی در برهه هایی از زمان بخش هایی از این کارخانه به عمد تخریب می شد، فرقی نمی کند کارخانه باشد، بنای تاریخی و قدیمی یا سینما، دراین دنیای پربلای پرمنفعت سودجویی برخی آدمها تمامی ندارد.
همان طور که سالیان پیش یکی از اعضای شورای شهر اصفهان بیان کرد که در راه مدرنیته شهری باید بلندنظر بوده و از «عالی قاپو» و «چهلستون» نیز بگذریم، مدرنیته ای ظاهری که در حقیقت منفعت طلبی برخی افرادی است که سالها شاهد تلاش آنها برای ورود به نهادهای شهری به نفع خود و تغییر قوانین، مانند بلندمرتبه سازی های غیرقانونی در اصفهان بودیم؛ درست همانند بلایی که بر سر «سینما ایران» نیز آمد و به جرم قرار داشتن در بهترین منطقه اصفهان یعنی چهارباغ عباسی و باتوجه به وسعت بنا قبل از تعیین تکلیف به شکل شبانه تخریب شد!
روزشمار تاریخی، بار دیگر از سال ۱۴۰۳
حالا این ماییم و بار دیگر شهادت روزگار و این قلم که خواهد نوشت آیا شهرداری و علی قاسم زاده شهردار اصفهان می تواند سرنوشت این کارخانه را تغییر دهد؟! «ریسبافی» که تنها کارخانه باقیمانده از مجموع ۹ کارخانه تاریخی پارچهبافی در اصفهان است و در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۸۱ با شماره ثبت ۶۰۱۸ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است، از امروز بار دیگر در انتظار وعده های تکراری مسئولان عمر می گذارند.
و این «نصف جهانی» است که پس از گذشت ۱۰ سال از سال ۹۳ و با وجود این همه آثار تاریخی و عتیقه که برخی در انبارهای موزهداران و یا در زیر باران و آفتاب از میان می رود، هنوز که هنوز است «موزه ملی» ندارد! شاید این بار با پیگیری استاندار اصفهان درسال ۱۴۰۳ و قول جدی وی به مردم، گره از سرنوشت یکی از کهن ترین پروژههای برزمین مانده اصفهان باز شود و ریسباف اصفهان نیز بتواند هوای بهاری این روزهای نصف جهان را بدون دغدغه نفس بکشد.
توضیح: عکسهای درون گزارش مربوط به وضعیت کارخانه در سال های مختلف است.
46
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903136