Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «الف»
2024-05-07@01:20:00 GMT

قفسه ­های فلسفه!

تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۳۰۹۶۲۸

قفسه ­های فلسفه!

به این معنا که آنچه از ذهن خارجی تراوش می‌کند و قالب نوشتار به خود می‌گیرد، عسل ناب و شیره خالص انگور به چشم می‌آید! و آنچه از ذهن نویسنده داخلی می‌تراود کم‌‌اهمیت و یا بی‌ارزش در اذهان جلوه‌گر می‌شود! 
   از این مطلب که بگذریم، آنچه که بیش از همه به چشم می‌­آید و می­توان آن را کاملا متفاوت با گذشته یافت عناوین کتاب­های فلسفی است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هیچ دوره­ای از تاریخ معاصر ایران اینچنین کتاب­های فلسفه عناوین جذاب، فانتزی و پرزرق و برق را به روی خود ندیده است؛ اگر بگویم نوظهور، شاید چندان گزاف نگفته­ ام. این امر به طور محسوسی بر بازاریابی و فروش کتاب­های فلسفی افزوده است. در چنین موقعیتی، تازه دستگیرمان می­شود که نظر استفن هاوکین چقدر شتابزده بود وقتی که گفت: «فلسفه مرده است.» درحالی که شواهد نشان می­دهد فلسفه نمرده و هیچ­گاه نمی­ میرد. به عبارتي، اين علم كاملا زنده است. با ما زندگي مي‌كند. در شرايطي كه اين علم وجود دارد چرا چشم خود را ‌بسته و شناسنامه‌اش را باطل كنيم؟!

   برخی از عناوین کتاب­های فلسفی در اینروزها آنچنان خیره ­کننده و چشم­ نوازند که آدم هوس می­کند به هر قیمتی که شده، آن را به تملک خود درآورد، کتاب را گشوده در دم بخواند؛ در هر جا که هست؛ در هر شرایطی که باشد. اینکه این کتاب­های ترجمه با این عناوین چشم پُرکن چه نثری را آزموده و چه محتوا و چه کیفیتی را نصیب خواننده می­کند، شرح آن فرصت مستقل خود را می­طلبد که باید در جای خود بدان پرداخت.

   اینروزها در فروشگاه­های کتاب وقتی عناوین جذاب کتاب­های فلسفی به چشم می­خورد آدم یاد تیترهای روزنامه ­های ورزشی می­افتد که برای جذب مشتری در عنوان­ سازی دست به چه ابتکاراتی می­زنند و چه بازی­هایی با تیتر می­کنند؛ چندان که عابران ورزش­ دوست را صبحگاهان در کیوسک مطبوعات مبهوت خود می­دارند. در دوره­ ای نه چندان دور کتاب­های فلسفی عنوان­دار از این جنس آنقدر اندک بود که متاسفانه از تعداد انگشتان دو دست تجاوز نمی­کرد. دست کم همگان کتاب معروف و عنوان­دار «دنیای سوفی» نوشته یوستین گوردر را به یاد دارند که خواننده را در قالب داستانی ساده با مسائل بنیادی فلسفه آشنا می‌کرد و زمانی این ترجمه فلسفی برای خود اسم و رسمی داشت و بسیار خوانده می­شد و در جمع علاقمندان دست به دست می­چرخید. امروزه اما از این دست کتاب­های فلسفی در قالب ترجمه فراوان می­توان در بازار نشر و قفسه ­های کتابفروشی­ها یافت و با خواندنش در دنیای پهناور فلسفه و اندیشه ­های فلسفی سرک کشید.

   البته بر خوانندگان محترم، این امر پوشیده نیست که این عناوین پرزرق و برق­دار­ ابتکار مترجمین نیست. چیزی است که غالبا به ابتکار نویسندگان خارجی صورت می­بندد. شاید هم به پیشنهاد ناشران خارجی بوده باشد تا رونقی در دنیای فلسفه و بازاریابی کتاب­های فلسفی داده باشند. آنهم کتاب­های خشک و دشوار فلسفی که غالبا در هر کشوری کم مشتری ­اند. کمابیش اختصاص دارد به متخصصان گوشه ­نشین که با مباحثی بی‌‌پایان خود را مشغول داشته و چندان ارتباطی با دنیای واقعی و زندگی مردم عادی ندارند.

   این عنوان­های چشم­ پرکن و بازاری هر چه که باشد در جذب مشتری و جلب مخاطب بد که نیست، تازه خوب هم هست. مگر فلسفه چه چیز از سایر رشته­ ها کم دارد که جنبه توده ­ای و همگانی به خود نگیرد! اصلا، آیا این خوب است که چنین سرمایه گرانسنگی مثل همیشه گوشه­ انزوا اختیار کند و در متن زندگی جایی برای خود باز نکند؟! مسلما فلسفه­ ای موفق است که به کار زندگی بیاید و گره ­ای از گره ­های کور زندگی باز کند و نه فقط با کلمات قلمبه سلمبه‌ مفاهیم بنیادین را به بحث کشاند که در نتیجه، کسی از آن سر درنیاورد. به قول مولوی: «فکر آن باشد که بگشاید رهی/ راه آن باشد که پیش آید شهی».


قطعا کتاب­هایی با چنین عناوین و موضوعاتی، با این هدف پا در بازار نشر گشوده ­اند که جایی در میان جماعت کتابخوان و مخاطبان علاقمند باز کنند. حالا، چقدر در این راه موفق بوده­ اند بحث دیگری است.  

عناوین چشم­ پُرکن!

پس برویم سراغ اصل ماجرا. بد نیست در این بخش از جستار، به نمونه­ هایی از این عناوین جذاب، و در پاره ­ای نیز فانتزی اشاره کنیم تا خوانندگان گرامی خود قضاوت کنند. تاکید می­شود فهرست حاضر تنها ناظر بر چند نمونه از عناوین آثار چاپ شده است:

   «فیلسوفان چرا نمی­خندند؟»- «فیلسوفان خندان»- «فیلسوفان گریان»- «فیلسوفان بدکردار»- «فیلسوفان مرده»- «فیلسوفان در خیابان»- «فیلسوفان سینما»- «فیلسوفان دنیایی»- «فیلسوفان صلح و جنگ»- «فیلسوفان هیتلر»- «فیلسوف و فقرایش»- «فلاسفه ناکام در عشق»- «فیلسوفی در تعمیرگاه»- «محفل فیلسوفان خاموش»- «ملکه­ های فیلسوف»- «فلسفه در اتاق خواب»- «فلسفه در کلاس درس»- «فلسفه در عمل»- «مثل فیلسوف نوشتن»- «جدال فیلسوفان»- «فیلسوف دل»- «عکاس و فیلسوف»- «فوتبال و فلسفه»- «کوهنوردی و فلسفه»- «فلسفه برای زندگی و دیگر موقعیت­های حساس»- «فلسفه برای همه»- «فلسفه جسمانی»- «فلسفه تنهایی»- «چگونه فیلسوف شدم؟»- «هراس از معرفت»- «حمام فلسفه»- «فلسفه­ ای برای زندگی»- «در ستایش دیوانگی»- «تسلی­ بخشی­های فلسفه»- «بفرمایید فلسفه»- «فلسفه در 52 قصه»- «زندگی خوب: 30 گام فلسفی برای کمال بخشیدن به هنر زیستن»- «فلسفه به وقت سه صبح»- «فلسفه به زبان ساده»- «دور دنیای فلسفه در هشت روز»- «فلسفه و فمینیسم»- «کنسرو فلسفه»- «رهایی از زندان ذهن»- «در کافه اگزیستانسیالیستی»- «کافۀ پرسش»- «کافه­ ای به نام چرا»- «پرسش­های کشنده»- «پرسش­های اولین و آخرین»- «پرسش­های بنیادین فلسفه»- «پرسش­های زندگی»- «پرسیدن مهمتر از پاسخ دادن است»- «هنر شفاف اندیشیدن»- «تفکر انتقادی»- «درست استدلال کردن»- «هنر همیشه برحق بودن»- «راز فال ورق»- «سرهم ­بندی نکن!»- «فلسفه ملال»- «فلسفه دوستی»- «دعوت به فلسفه»- «فلسفه فشن»- «فلسفه در چند دقیقه»- و...

   عجب عناوین جذاب و چشم­ پُرکنی! همچنان بر این فهرست رنگارنگ می­توان افزود و به عناوین بسیار دیگری نیز اشاره داشت. گویی در دنیای فلسفه اتفاقی افتاده یا در شرف وقوع است! پنداری آثار فلسفی رفته رفته وارد متن جامعه می­شوند و خوانش عمومی پیدا می­کنند. هرچه هست باید آن را به فال نیک گرفت و بدان امیدوار بود. بعید می­دانم کسی اینروزها علاقه ­مند به فلسفه و فلسفه ­ورزی باشد و این کتاب­های عنوان­دار را در قفسه­ های کتابفروشی­ها ببیند اما بی ­اعتنا از کنارشان بگذرد و خود را از خواندن آنها و حتی یک تورق سرسری محروم گرداند.

   تازه می­توانست این عناوین جذابتر و چشم­ پرکن­ تر از اینها هم باشد وقتی کتاب­های فلسفی از جغرافیای اندیشه خودمان و متناسب با سنت فکری ما ایرانیان نوشته می­شد. چقدر خوب ­بود نویسندگان و متخصصان وطنی در حوزه فلسفه نیز آستین­ها را بالا زده دست به کار می­شدند تا با پرداختن موضوعات متنوع و عناوین جذاب و امروزی ­پسند رونقی بیشتر به قفسه­ های کتا­ب­های فلسفی در فروشگاه­ های کتاب و کتابخانه ­ها می­ بخشیدند و با آثار عنوان­دار و خوش­خوان خود فلسفه را تبدیل به یک مفهوم کاربردی برای استفاده در زندگی روزمره می­کردند. چراکه، در حال حاضر بیش از هر دوره ­ای در این زمینه احساس نیاز می­شود.

منبع: الف

کلیدواژه: کتاب های فلسفی عناوین جذاب عنوان دار

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۳۰۹۶۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حجاب‌استایل‌های ضدحجاب!

درحالی‌که لایحه عفاف و حجاب روی میز مجلس شورای اسلامی است، از آن طرف طرح نور با قدرت و در پی مطالبات مردمی درخصوص عفاف و حجاب در حال انجام است، اما به نظر می‌رسد در این میان کسی با حجاب‌استایل‌هایی که در اینستاگرام در حال خودنمایی با نام حجاب هستند کاری ندارد.

افرادی که دو اصطلاح استایل و حجاب را به گونه‌ای با یکدیگر تلفیق کردند که خیلی نتیجه خوبی از آب درنیامده است. انگار حجاب بازیچه دست آنان شده و به لطف شبکه‌های اجتماعی و بلاگرها، استاندارد‌های جدید و متناقص برای حجاب تعریف شده و نگاه به مقوله حجاب در حال تغییر است. آنها با شعار‌هایی همچون «با حجاب هم می‌توان زیبا بود»، «بهت یاد میدم چطوری هم باحجاب باشی هم خوش‌تیپ» کار خود را گسترش دادند و به‌جای ترویج حجاب، به تغییر آن رسیدند.

اگر کسی استایل خود را حجاب و محجبه‌بودن انتخاب کرده باید نوعی از پوشش را برگزیند که مانع از فخرفروشی و جلوه‌گری باشد. یکی از موضوعاتی که درخصوص حجاب‌استایل‌ها به چشم می‌خورد، عادی سازی و رعایت نکردن برخی احکام شرعی و نمایش زیبایی و طنازی زنانه است. موضوعی که چند سالی است توسط بلاگر‌های ایرانی دنبال می‌شود. به این صورت که در ابتدا با ظاهری کاملا پوشیده جلوی دوربین ظاهر می‌شوند و رفته‌رفته برای تبلیغ و درآمدزایی، با آرایش غلیظ و ناخن‌های کاشت‌شده برای دنبال‌کنندگان‌شان از سبک زندگی اسلامی سخن می‌گویند. این موضوع تا جایی پیش رفته که چند روز پیش هم یکی از همین افراد به‌ظاهر باحجاب که تاکنون در همه تبلیغ‌ها و عکس هایش محجبه بوده، به یکباره و در شب عروسی اش با ظاهر دیگری عکس‌های بی حجابی از خود را به اشتراک گذاشته است.

بازنمایی جدید حجاب‌استایل‌ها از حجاب
در عصر حاضر بلاگر‌های حجاب به چهره‌های نام‌آشنا و تاثیرگذاری تبدیل شده اند که در حال تغییر شکل صنعت مد و آغاز دوره جدیدی از تنوع در موضوع حجاب هستند. موضوعی که زنگ خطری جدی برای اعتقادات نسل جدیدی به‌شمار می‌رود. نسلی که بعضا در خانواده‌های مذهبی بزرگ شده‌اند، اما تحت تاثیر این حجاب‌استایل‌ها و با الگوبرداری از این بلاگرها، تغییراتی در حجاب‌شان ایجاد می‌شود. علیرضا چابکرو، پژوهشگر و استاد دانشگاه در این خصوص به جام‌جم می‌گوید: «ما تعریف درستی از حجاب نداریم و آن را فقط در نوع پوشش خلاصه می‌کنیم؛ بنابراین زمانی که فردی به گونه‌ای دیگر حجاب دارد و با عرف جامعه همخوانی ندارد، آن را ضدحجاب می‌بینیم.» این درحالی‌است که بسیاری از حجاب استایل‌ها به کاسبانی سودجو تبدیل شده‌اند که اصلا اعتقادی به حکم حجاب اسلامی ندارند و صرفا به‌خاطر بازار پرمشتری پوشش اسلامی، به صنعت مدلینگ اسلامی روی‌آورده اند. حتی این افراد را در صفحات خودشان هم با پوشش‌های متعدد می‌بینیم. فعالیت این بلاگر‌ها نه فقط تاثیر مثبتی در پذیرش حجاب مخصوصا در بین جوانان نداشته بلکه آنان ارزش‌های حجاب را هم دچار تغییرات منفی کرده‌اند.

حجاب فقط در پوشش نیست!
حجاب در تعریف اسلامی فقط به پوشیدگی سر و تن اختصاص ندارد، بلکه حجاب گفتار و رفتار را هم شامل می‌شود؛ بنابراین حجاب‌استایل‌هایی را که در ظاهر، حدود شرعی حجاب را رعایت می‌کنند، اما صدای‌شان با ناز، کرشمه و عشوه گری همراه است نمی‌توانیم محجبه بنامیم. چابکرو هم بر این موضوع تاکید می‌کند و توضیح می‌دهد: «ما باید حجاب را به‌صورت یک منظومه ببینیم که بخشی از آن پوشش و قسمتی هم به نحوه گفتار و کردار بازمی‌گردد. البته بخش دیگر آن نیز سبک زندگی، ارزش‌ها و نگرش‌های افراد است که مجموعه‌ای از آن حجاب را تشکیل می‌دهد. اگر در هرکدام از این موارد نقصی وارد شود، نمی‌توانیم مبلغ حجاب در شبکه‌های اجتماعی باشیم.» از سوی دیگر حجاب‌استایل‌ها به تغییر ذائقه افراد منجر می‌شوند. از محجبه‌ها گرفته تا پسرانی که در آستانه تشکیل زندگی مشترک هستند. به گونه‌ای که سبک زندگی و نوع پوشش آنان ملاکی برای انتخاب جوانان در انتخاب همسر و شریک زندگی می‌شود. این موضوع تا جایی پیش می‌رود که این جوانان را به وسواس در انتخاب گرفتار می‌کند. 

رفتاری متناقض با فلسفه حجاب
عملکرد حجاب استایل‌ها با فلسفه حجاب در تناقض است. فلسفه پوشش و حجاب، کمک به عدم جلوه‌گری زنان است، اما حجاب‌استایل از این فلسفه عبور کرده و زن را وارد عرصه جلوه گری و تظاهر می‌کند. چابکرو نیز بر این باور است که امکان دارد بسیاری از افراد پوشش بسیار کاملی هم داشته باشند، اما با رفتار‌ها و اطوار‌هایی که در شبکه‌های اجتماعی از خود نشان می‌دهند، ضدحجاب شوند و همین تضاد در ذهن بیننده شکل می‌گیرد. متاسفانه در سال‌های اخیر تناقض‌های هویتی زیادی در بین بانوان شکل گرفته که اگر نتوانیم این تناقض‌ها را به سمت جامعه پذیری دینی و فرهنگ اصیل ایرانی ــ اسلامی سوق دهیم، شاهد استقبال زنان از فرهنگ غرب خواهیم بود. این دقیقا همان جنگ‌نرم دشمنان است. بااین‌حال باید با معرفی فلسفه حجاب افراد را نسبت به این مسأله آگاه کنیم و با این تفکر حجاب‌استایل‌ها که «دیدن مهم نیست، دیده‌شدن مهم است» مقابله کنیم.

منبع: روزنامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • اجرای طرح هر کلاس یک قفسه کتاب
  • مجتهدی فلسفه غرب را در بستر تاریخ غربی و ایران آموزش می‌داد
  • برنامه «امتداد» آماده نمایش شد/ بررسی فلسفی حوزه‌های مختلف فرهنگ عامه 
  • بحث درباره «فیلم و سریال» به شبکه چهار کشیده شد
  • شهروندان مراقب پیامک های جعلی باشند
  • حجاب‌استایل‌های ضدحجاب!
  • درمان معجزه‌آسای حساسیت فصلی با عطر طبیعی
  • عناوین برگزیده روزنامه‌های صبح امروز
  • عناوین روزنامه‌های روز یکشنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
  • حکم جلب شما صادر شد